Web Analytics Made Easy - Statcounter

بحرین یک جزیره بزرگ است که بیش از ۳۰ جزیره کوچک در دل دارد. این جزیره‌ها که امروز، اسمشان «بحرین» است، حتی پیش از ورود اسلام به ایران جزو ایران بوده و تا اوایل دوره قاجار هم حاکمانش را حکام ایالت فارس تعیین می‌کرده‌اند. سرزمینی نفتخیز که به صید مروارید‌های اعلاء شهرت داشته و در مسیر تجارت و دریانوردی جهانی بوده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به عبارتی، بخشی از اراضی استراتژیک ایران به حساب می‌آمده.

اسدالله عَلَم، وزیر دربار محمدرضا پهلوی در خاطراتش، جدایی بحرین از ایران را اینجوری توجیه کرده است: «اکثریت ساکنان آن جزیره عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع‌الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد. از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق‌الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز، آن جزایر ارزشی ندارد. از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستلزم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست.»

بحرین در نقشه؛ هنگامی که استان چهاردهم ایران معرفی می‌شد

توجه داشته باشید که بحرین، هنوز خاک ایران بوده و با حاتم‌بخشی پهلوی با توجیه بی‌ارزش بودن زمین این کشور، آن را می‌دهد به انگلیسی‌ها و تازه همین آقای علم، حرف عجیبی می‌زند و می‌گوید: «من اهل این نیستم که به زور حضور لشکرم، یک جایی را ضمیمه خاک خود کنم!»

فکر می‌کنید همه راضی بودند؟

خیلی از مردم ایران و نمایندگانشان در مجلس شورای ملی و حتی بعضی دولتمردان به این واگذاری حقیرانه اعتراض داشتند. چون این نوبت اولی نبود که بحث جدایی بحرین از ایران مطرح می‌شد، اما آخرین بار بود و شاه، بالاخره بحرین را بخشید و رفت.

تاریخ سرزمین ما از اعتراض‌ها، سخنرانی‌ها و دادخواهی‌های سیاسی نسبت به اشغال بحرین سرشار است. تاریخ می‌گوید تا پیش از سال ۱۳۰۰ شمسی دولت‌های قاجاری ۱۱ بار برای بازپس‌گیری بحرین به روش‌های مختلف تلاش کردند که به‌دلیل کارشکنی انگلیس ناکام ماند. وضعیت بحرین همچنان بلاتکلیف ماند و در دوره پهلوی اول که هیچ و در دوره پهلوی دوم ۲ بار به‌صورت جدی شد. یک‌بار هنگام ملی‌شدن صنعت نفت در اوایل دهه ۳۰ شمسی که دولت مصدق ادعا کرد بحرین را پس خواهد گرفت و یک‌بار دیگر در سال ۱۳۳۶ شمسی که مجلس شورای ملی تصویب کرد که بحرین استان چهاردهم ایران است.

در این سال‌ها پهلوی دوم نیز مرتب درباره لزوم بازگرداندن بحرین به ایران سخن می‌گفت و در روزنامه‌ها مطلب و سخنرانی چاپ می‌کرد، اما انگلیس، بحرین را پس نداد که نداد. عاقبت هم شاه در مصاحبه با روزنامه گاردین در سال ۱۳۴۵ حرف عجیبی زد: «بحرین با توجه به اینکه ذخایر مروارید در سواحل آن به پایان رسیده است، از نظر ایران اهمیتی ندارد»!

او، خودش دستی دستی بحرین را بخشید و از مواضع سرسختانه قبلی‌اش نسبت به بازپس‌گیری این کشور و انضمام آن به ایران، کوتاه آمد.

پخش خبر غرورآفرین جدایی بحرین از رادیو ایران!

قضیه جدایی بحرین این بود که ما این سرزمین را به انگلیسی‌ها بدهیم، آن‌ها هم جزایر سه‌گانه تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسی را که پس از جنگ جهانی اول اشغال کرده بود، خالی کنند. پهلوی دوم، همین کار را کرد و سه جزیره را ـ که متعلق به کشور ما بود ـ با ده‌ها جزیره که اسمش بحرین بود، تاخت زد!

شاه، کار را این‌طوری در آورد که سازمان ملل بیاید و یک نمایش سیاسی اجرا کند و از مردم بحرین بپرسد: دوست دارید از ایران جدا شوید یا نه؟ سازمان ملل هم که طرف انگلیسی‌ها بود در سال ۱۳۴۹ شمسی به جای همه‌پرسی از حدود ۴۰ خانواده طرفداران حاکم خودخوانده بحرین «نظرسنجی» کرد و گزارش داد که مردم بحرین طرفدار استقلال هستند! به همین راحتی و در حد آب خوردن، دولت پهلوی در سال ۱۳۵۰ اعلام کرد که از حاکمیت بحرین چشم پوشیده و بحرین هم اعلام استقلال کرد!

نکته جالب این‌که دولت پهلوی، نخستین دولتی بود که استقلال بحرین را به رسمیت شناخت و آن را معلوم نیست به کی تبریک گفت! اما شوروی به دلیل رقابت با انگلیس به جدایی بحرین از ایران اعتراض کرد.

قسمت دردناک ماجرا این‌که گوینده رادیوی ایران هنگام اعلام خبر استقلال بحرین چنان با افتخار و غرور آن را خواند که انگار بحرین را فتح کرده‌ایم!

استان چهاردهم ایران با ۲ صندلی در مجلس

خسرو معتضد، مورخ ایرانی می‌گوید: «در سال ۱۳۳۶ بحرین به عنوان استان چهاردهم ایران انتخاب شد؛ در حالی که تنها اتفاق مثبتی که رخ داده بود این بود که ۲ صندلی در مجلس برای آن گذاشتند. آن زمان همه روزنامه‌ها خوشحالی کردند و از پیروزی بزرگ حرف زدند، اما در سال ۱۳۴۹ در حالی که شاه می‌دید دیگر نمی‌تواند بحرین را به دست بیاورد، باز سراغ پس گرفتن جزایر سه‌گانه رفت و آن را با بحرین تاخت زد. آنقدر که ما آسان بحرین را از دست دادیم هیچ کشوری از دست نداد.»

از اول، پای انگلیس در میان بود

اما فکر نکنید قضیه جدایی بحرین از ایران، مال همین نیم قرن قبل و ۱۰۰ سال گذشته است؛ داستان از آنجا شروع شد که از اوایل دوره قاجار، انگلیس بحرین را اشغال کرد. بهانه‌اش هم این بود که دزدان دریایی، امنیت تجارت در خلیج فارس را مختل می‌کنند و برای مقابله با دزدی دریایی باید در جزیره‌ها نیرو داشته باشد. انگلیس آن‌موقع ناوگان مجهزی هم در خلیج فارس داشت و حکومت قاجاری در هیچ دوره‌ای نه از نظر نظامی توان مقابله با انگلیس را داشت و نه از نظر سیاسی. تا آخر دوره قاجار همین‌طوری بود و بود و اعتراض و پیغام و نامه و خواهش، اما هیچ تأثیری نداشت. انگلیسی‌ها که بدشان نمی‌آمد جای پای محکمی در حوالی ایران و به خصوص آبراه‌های مهم بین‌المللی داشته باشند، حاکمان بحرین را به نفع خودشان تغییر می‌دادند. آن‌ها از سال ۱۱۹۹ شمسی با حاکمان خودخوانده بحرین قرارداد امضاء کرده بودند و عملا این کشور، تحت‌الحمایه انگلیس شده بود.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: رضا پهلوی بحرین جدایی بحرین از ایران استان چهاردهم ایران انگلیسی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۵۹۷۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هشدار! به خط قرمز نزدیک می‌شوید

  وگرنه برای اهمیت خیلی از باورها و افکارمان، اسمی نداشتیم که بگذاریم. خط قرمزهای ما در زندگی، تمام آن چیزهایی هستند که برای ما مهم و با ارزش به حساب می‌آیند و آدم‌های دیگر در ارتباط با ما نباید به آن ورود و قبل از آن موضوع همیشه باید توقف کنند، حالا این که چطور ما خط قرمزها را برای دیگران مشخص کنیم و این موضوع را بفهمانیم که آنها نباید از این حدود و ثغور پای‌شان را آن طرف‌تر بگذارندهمیشه یک بحث داغ و پرماجراست و امروز می‌خواهیم یاد بگیریم که چطور این کار را انجام دهیم.

تو مهم‌ترینی
ما خط قرمز را برای چه می‌گذاریم؟ یعنی فلسفه پشت این مرزهایی که برای خودمان می‌سازیم چیست؟ محافظت بیشتر از خودمان و آسیب کمتر، ما مسئول مراقبت از جسم و روان خودمان هستیم پس باید برای آن تدبیر بیندیشیم. حالا اگر کسی با شنیدن خط قرمز شما خندید، مسخره‌‌تان کرد، ناراحت شد و...شما مسئول احساسات دیگران نیستید و فقط می‌توانید با این جواب ‌«این موضوع برای من مهمه و اگر می‌خوای تو زندگی من باشی باید رعایتش کنی» پاسخ‌شان را بدهید حالا اگر ماندند قدم‌شان سر چشم، اگر رفتند همان بهتر آدمی که احترام به شما را بلد نیست، از زندگی‌تان رخت بربندد. 

خط قرمزهایت را فریاد بزن
از تنها چیزی که هرگز نباید خجالت‌زده یا نادم باشیم، گفتن خط قرمزها به آدم‌های زندگی‌مان است. آدم‌ها علوم غیب بلد نیستند و از آنچه در ذهن شما می‌گذرد و با خودتان قول و قرار گذاشته‌‌اید مطلع نیستند. پس اولین گام برای حفظ این خطوط، بیان آن به صورت قاطع و محکم است. وقتی می‌گویم محکم و قاطع یعنی با یک لبخند ژکوند در حالی‌که نمک به خیارتان می‌زنید، نگویید: برای من دروغ یک خط قرمز مهم است. قطعا کسی شما را جدی نخواهد گرفت و شاید فقط از ژست شما بعدا برای سرگرمی خودشان استفاده کنند. برای همین موقعیت را بشناسید، حفظ ظاهر کنید و اعتماد و قاطعیت را در کلام‌تان بگنجانید تا شنیده شوید و به قول قدیمی‌ها، حساب کار دست‌شان بیاید.  

برخورد جدی
اگر کسی خط قرمز شما را رد کرد  یا به آن توهین کرد، یک نفس عمیق بکشید و بعد با شماره سه بزنیدش...  جدای از شوخی، برخورد شما با این موضوع باید قاطع باشد. اگر شل کنید و زود وا بدهید دفعه بعد بیشتر و عمیق‌تر خط قرمزتان را رد می‌کند. مغمومیت و خشم‌تان را به آنها نشان بدهید و با لحنی جدی به آنها بگویید که این موضوع چقدر برای‌شان مهم بوده و چقدر از دست او ناراحت و عصبانی هستید، اگر طرف مقابل متوجه خطای خود شد و عذرخواهی و بیان کرد دیگر آن کار را تکرار نمی‌کند، می‌توانید دوباره روابط‌تان را از سر بگیرید اما بعضی آدم‌ها ممکن است بعد از گفتن شما، از جملاتی مثل«تو زیادی حساسی» «من کاری نکردم» و...  استفاده کنند. در این‌جور مواقع باید رابطه‌‌تان را با آن‌فرد بازسازی کنید، یعنی یا کمترش کنید یا محدودش کنید یا حذف؛ این دیگر به موقعیت طرف مقابل در زندگی شما و انتخاب شما بستگی دارد. 

خط قرمز کمتر، خستگی بیشتر
وقتی از همان ابتدا درروابط‌مان این خطوط را دقیق ودرست به آنها نشان بدهیم واز آنها درخواست کنیم در ارتباط با ما رعایت‌شان کنند، بعدا خیال‌مان راحت‌تر است و می‌دانیم که لاقل آدم‌ها اگر شعور اجتماعی داشته باشند ازاین خطوط عبور نخواهند کرد اما اگر برای خودمان این خط‌ها را معین نکنیم ممکن است با رفتارهایی ناراحت شویم واگربگوییم من از این رفتار ناراحتم، شاید جواب طرف مقابل‌تان این باشد که تو هرگز نگفتی این کار، تو را آزرده می‌کند و این ماجرا باعث می‌شود روابط‌مان بسیار فرسایشی شود و ناگهان زیر همه چیز بزنیم. بنابراین اگر از ابتدا همه چیز را مشخص کنید، کمک می‌کند رابطه سالم‌تری را تجربه کنید. 

تو باهویتی
احساس هویت و باکفایت بودن یکی از پررنگ‌ترین نیاز‌های ما در طول زندگی‌است و تعیین خط قرمز‌ها و حرف زدن راجع به آنها به شما کمک می‌کند از خودتان در ذهن‌ها تصویر یک انسان با هویت و مستقل خلق کنید. آدم‌ها تازه می‌فهمند «مثلا فلانی هم برای خودش کسی شده» و این باعث می‌شود آنها شما را بیش از پیش جدی بگیرند. ساختن خط قرمز‌های‌تان ذاتا شما را مستقل نشان می‌دهد و شما هم این احساس هویت و استقلال را دریافت می‌کنید. «این خط قرمز منه» این یعنی من این‌قدر بزرگ، مهم و مستقل هستم که بتوانم برای خودم و محافظت بیشتر از جسم و جان و روحم مرزهایی را مشخص کنم و به آدم‌های زندگی‌ام این را بفهمانم که این مرزها برای من بسیار ارزشمند و مهم هستند. 

خط قرمز من چیه؟
یکی از سؤالاتی که شاید با خواندن این همه فواید و اهمیت تعیین کردن خط قرمز و حفاظت از آن ممکن است برای‌تان پیش بیاید این است که خط قرمز من چیست؟ چند نکته در این باره وجود دارد که باید موقع تعیین کردن خط قرمزها به آن فکر کنید؛ اول این که چه باورهایی برای من خیلی مهم و مقدس است و من از توهین یا تمسخر آن از نظر روحی آزرده خاطر می‌شوم، این باورها باید در خطوط قرمز شما قرار بگیرد. نکته بعد این که چه رفتارهایی مرا عذاب می‌دهد و اصلا برایم خوشایند نیست اگر آدم‌ها در ارتباط با من رعایتش نکنند، فکر کردن به این دو سؤال به شما کمک می‌کند مرزها و خط قرمزها را براساس افکار و ارزش‌ها و شخصیت خودتان بسازید و از خودتان بیشتر محافظت کنید. 

دیگر خبرها

  • هشدار! به خط قرمز نزدیک می‌شوید
  • مادر شاه چگونه رحیم علی خرم را به ثروت افسانه‌ای رساند؟
  • جزایر ایرانی به سمت مسکونی شدن خواهند رفت
  • انتقادات پهلوی به قاجاریان به‌خاطر امتیازدادن به بیگانگان!
  • فلسفه نامگذاری ماه‌های شمسی چیست؟
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • پس لرزه اظهارات جنجالی مهدی نصیری درباره رضا پهلوی و مصطفی تاجزاده
  • نمی‌توانیم به قهرمانی آسیا برسیم اما رتبه خودمان را بالا می‌بریم
  • نمی‌توانیم به قهرمانی آسیا برسیم ولی رتبه خودمان را بالا می‌بریم
  • جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست